یک سفر، یک چالش بزرگ و چند تا کوچکتر!
سلام بر ارمنستان
«بارِو». این اولین کلمهای بود که وقتی تحقیقاتم در مورد ارمنستان رو شروع کردم، بهش بر خوردم. کلمهای که احتمالا قرار بود خیلی زیاد ازش استفاده کنم و خدا رو چه دیدی، شاید تنها کلمهای بود که میتونستم تو مکالماتم با مردم ارمنستان استفاده کنم؛ «سلام».
یک سفر، یک چالش بزرگ و چند تا کوچکتر!
«میخوام برم ارمنستان، توام میای؟ ببین هم نسبت به کشورهای اطرف قشنگتره و هم ارزونتر!» اینها رو «رضا» بهم گفت. ما خیلی از سفرهامون با هم بود و تو هر کدوم از سفرها، تجربیات خوبی پیدا کردیم و خیلی از اخلاق همدیگه رو شناخته بودیم. با اینکه تو همهی سفرها خیلی خوش میگذشت و آثار مثبتی داشت، اما همیشه کمبودی حس میشد؛ سفر خارجی! خیلی از جاهای ایران رو دیده بودم ولی هیچوقت نه تنها سفر خارجی نرفته بودم، که به خاطر شرایط مختلف اقتصادی و... حتی بهش فکر هم نمیکردم. ولی وقتی پیشنهاد یه سفر خارجی از طرف صمیمیترین دوستم بهم رسید، درهای ذهنم ناخودآگاه باز شد و تونستم به سفر به بیرون از مرزها فکر کنم. عمدهی صحبت روزهای بعدمون فقط در مورد این سفر بود. کی بریم؟ با چی بریم، کجا بریم؟ هاستل بگیریم یا خونه؟ عوارض؟ و ... با رضا بیشتر صحبت کردیم و تصمیم گرفتیم به صورت زمینی سفر کنیم با یک چالش جدید و منحصر به فرد؛ «سفر به خارج از کشور با کمتر از یک میلیون تومن!».
آمادگی قبل سفر یعنی این!
« ایروان شهری است در نهایت پاکیزگی. روی بازارها نپوشیده. میدان بسیار وسیع. باغچههای متعدد به اطراف میدان که برای تفرج مردم ساختهاند…» این تعریف حاجی سیاح اصفهانی از ایروان است. شهری که تا 192 سال پیش بخشی از ما بود ولی طبق قرارداد ترکمانچای از تسلط ایران خارج شد. ایروان کمتر از یک سوم تهران خودمون مساحت داره و حدود یک میلیون نفر رو تو دل خودش جا داده.
[ يکشنبه 30 آبان 1400 ] 13:37 ] [ hsi ]
[ ]